• وبلاگ : خانه ي همدلان
  • يادداشت : شعر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بالاي لافره 

    که نگاهم به روي هيچ کس خيره نماند
    به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
    که دست هيچ کس را در هم نفشردم
    به خاطر حرفهاي عاشقانه تو بود
    که حرفهاي هيچ کس را باورنداشتم
    به خاطر دل پاک تو بود
    که پاکي باران را درک نکردم
    به خاطر عشق بي رياي تو بود
    که عشق هيچ کس را بي ريا ندانستم
    به خاطر صداي دلنشين تو بود
    که حتي صداي هزار ني روي دلم ننشست
    و به خاطر خود تو بود
    فقط به خاطر تو